آیا هر فرد معقولی برای ازدواج مناسب است؟

موضوع ازدواج جزء مهمترین تصمیمات زندگی هر فرد به شمار می آید و برخلاف اهمیتش خیلی از افراد در مواجهه با این موضوع رویکرد سهل انگارانه را انتخاب می کنند و ممکن است وارد زندگی مشترک با شخصی شوند که دچار اختلال شخصیت است؛ زن یا مرد انتخاب شده می توانند مشکلات رفتاری زیادی داشته باشند که فرد قبل از ازدواج آنها را کم اهمیت تلقی کرده است و... حتی شخص مقابل می تواند فرد مناسبی باشد؛ اما نه برای شما.

در اینجا شاید سوال این باشد، که چطور می شود فردی معقول و از لحاظ عرف جامعه انسانی بهنجار تلقی شود، همچنین یکسری فاکتورهای مورد پسند اکثر انسان ها را نیز داشته باشد، اما مناسب شما نباشد؟ آیا این موضوع شدنی است؟

ازدواج عاشقانه یا عاقلانه؟

روانشناسان و متخصصین شما را با کلمه "بله" رو به رو می کنند که لایه های متعددی دارد و افراد به دلایل مختلف امکان دارد خواسته و ناخواسته از درک آن سرباز زنند. انسان ها از لحاظ بیولوژیکی در این هنگام هورمون اکسی توسین زیادی در بدن شان ترشح می شود و با دچار شدن به هاله ای از عشق چشم هایشان را به روی حقایق می بندند؛ فکر کنید تا به حال چند نفر را دور و بر خود دیده اید که می گویند یا او یا هیچ کس، دچار حس غریب عاشقی شده ام، من او را خیلی دوست دارم پس ازدواج می  کنیم و ... زیبا و هیجان انگیز است؟، بله؛ و البته که عشق کمال یافته والا ست، در آن شکی نیست که شرط لازم ماندگاری یک زندگی، دوست داشتن و کشش دو فرد است؛ اما نه لزوما شرط کافی.

کمی بیشتر فکر کنید؛ عجله ای در کار نیست!

مشکل بعدی کنترل هیجان است، آیا فردی هستید که لحظه ای تصمیم می گیرید؟ صبر کنید؛ پاسخ های هیجانی مثبت و یا منفی، بدون پردازش مسئله، در آینده شما را دچار مشکل خواهد کرد.

آیا خجالتی هستید و  یا با اکثر افراد رودروایسی دارید و نمی توانید صریح و روشن نظراتتان را بگویید؟

آیا این قبیل پاسخ ها از نظر شما بی احترامی محسوب می شود: 

باید بیشتر فکر کنم.

هر دو به زمان بیشتری  احتیاج داریم.

تو را هنوز کامل نمی شناسم.

نمی دانم برای زندگی مشترک نیز مناسب همدیگر هستیم یا نه.

بهتر است برای مشاوره قبل از ازدواج اقدام کنیم و بعد به نتیجه برسیم. و...

در مطرح کردن پیشنهاد ازدواج و یا جواب مثبت دادن عجله نکنید؛ ما انسان ها برای کوچکترین و شاید کم اهمیت ترین مسائل صبر می کنم، فکر می کنیم و جوانب زیادی را در نظر می گیریم.

 آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا بیشترین درصد خرید هایتان را از یک سوپر مارکت خاص انجام می دهید؛ چرا برای خرید کالایی، قیمت، جنس، کارایی، بودجه خود و ده ها فاکتور دیگر را می سنجید و بعد خرید را انجام می دهید؛ شما همه این کارها را برای موارد مختلفی انجام می دهید، پس چه اتفاقی می افتد که برای وارد شدن به زندگی مشترک انقدر بی حساب و کتاب رفتار می کنید. بررسی و اعلام آمارهای جامعه شناسان و روانشناسی از جدایی، طلاق عاطفی، خیانت، افسردگی، پشیمانی بعد ازدواج و... سندی می شود بر این گفته.

مشاوره قبل از ازدواج یعنی؛ مشاوره، قبل از تصمیم گرفتن برای ازدواج

مورد بعدی به این برمی  گردد که بسیاری از افراد زمانی به متخصصین مراجع می کنند که تنها چند روزی تا برگزاری مراسم ازدواجشان وقت باقی مانده، صادقانه بگویم در این مرحله درمانگر کمک خاصی نمی تواند به شما بکند، تمام تدارک ها و  فیش های رزرو سالن و. .انجام شده و حالا فرض کنید روانشناس شما براساس اصول تخصصی مشاوره پیش از ازدواج تشخیص می دهد شما کیس مناسب هم نیستید، آیا قبول می کنید که همه آنچه در این چند ماه تدارک دیده اید را به تعویق بیندازید و کنار بگذارد و یا تنها حضور شما به منزله این است که در ذهن خود بگویید خوب ما حتی پیش مشاور هم رفتیم و مشاوره قبل از ازدواج را، هم ردیف گرفتن وقت آتلیه عکاسی و  تست شام عروسی قرار می دهید. حقیقتا تنها کمک درمانگر در این زمان توصیه و راهکارهای پیشگیری از بروز مشکلات است، هرچند دور از واقعیت است افرادی که مناسب هم نیستند خیلی به این توصیه ها پایبند باشند. پس در زمان مناسب مراجعه کردن به متخصص همان شاه کلید ازدواج موفق است.

در آخر جمع بندی نکات ضروری و دلایل مشاوره پیش از ازدواج شامل موارد زیر می شود:

یک فرد در وهله اول باید بداند برای چه می خواهد ازدواج کند، در مشاوره ازدواج این موضوع بررسی می شود و اگر دلایل ناکافی و غیر منطقی بود درمانگر باید پیشنهاد کند ازدواج را به تعویق بیندازند.

شناخت تیپ شخصیتی هر فرد به طور جداگانه، ما هر کدام بر اساس ژنتیک و تاثیرات محیطی متفاوت رشد یافته ایم. در طول مشاوره، تیپ شخصیتی افراد بررسی می شود تا مشخص شوند آیا از لحاظ تیپ شخصیتی به هم نزدیک هستند یا نه؛ همچنین آیا  به خاطر تفاوت هایی که از هم دیده اند و ناآگاهانه آنها را مطلوب و جذاب قلمداد کرده اند، به اشتباه جذب یکدیگر شده اند و یا دلبستگی مناسبی بین دو فرد وجود دارد و کیس مناسب هم هستید.

همه افراد یک مدل خلق و خو، عادات رفتاری یکسان، تعصبات فرهنگی هماهنگ و دید مشترکی به مفهوم زندگی ندارند. باید همه جوانب بررسی شود چرا که این موارد نقش بسیار کلیدی در روند ازدواج موفق دارد، از جمله اینکه فرهنگ هر کدام چیست، در چه محیطی بزرگ شده اند، چه عادات رفتاری دارند، دارای چه موقعیت اجتماعی هستند و...

شاید با آگاهی از این مسایل، حس کنید ازدواج چقدر سخت و وحشتناک است، آیا تا این حد از رویای شیرین ازدواج که در پس ذهن جا گرفته دور است؟، همینطور بیم این را داشته باشید که نکند با بررسی این موضوع ها مشخص شود ما زوج مناسبی برای هم نیستیم.

دوباره برمیگردم به همان مثال های قبل، نگاه کوتاهی به یک روز خیلی معمولی خود بیندازدید و بببنید چقدر مسائل را بررسی می کنید و بعد تصمیم می گیرید، مثلا برای پیاده روی، کدام مسیر را انتخاب می کنید؛ کدام باشگاه ورزشی را مد نظر قرار می دهید، چرا حس می کنید آن باشگاه خاص برای شما مناسب تر است، تصمیم می گیرید امروز چه غذایی بخورید و...

با مرور همین مثال های روزمره می توان پذیرفت وقتی برای اجراء هر موضوعی تعریف های خاص خود را داریم، پس چطور برخی افراد برای  ازدواج و انتخاب کردن، تعریفی پیدا نمی کنند و بررسی همه جانبه قبل از ازدواج را کمرنگ تر از مسائل روزمره خود می پندارند؛ شما قرار است سالهای سال با کسی که متفاوت از مدل رفتاری، خلقی و... شما بزرگ شده است زندگی کنید. بنابراین گزینه انتخاب همسر را راحت و البته که تلخ و دست نیافتنی تعبیر نکنید. آگاهی شبیه فانوسی ست که در راه زندگی اصلی خود می گیرید، با این فانوس راه های فرعی و بی راه ها تاریک می شوند و مقصد روشن می ماند. پس با نگاهی شاد اما حقیقی راهتان را برای ازدواج انتخاب کنید.

دکتر آویسا خبیری پویا (سکس تراپیست و زوج درمانگر)

انسان ها از لحاظ بیولوژیکی در این هنگام هورمون اکسی توسین زیادی در بدن شان ترشح می شود و با دچار شدن به هاله ای از عشق چشم هایشان را به روی حقایق می بندند؛ فکر کنید تا به حال چند نفر را دور و بر خود دیده اید که می گویند یا او یا هیچ کس